هفتادویکمین قسمت از برنامه گفتوگو محور «جهانآرا» یکشنبه شب روی آنتن شبکه افق سیما رفت. موضوع کنفرانس سالانه گروهک منافقین که باحضور مقامات سابق آمریکایی و سعودی در پاریس برگزار شد و صدها نفر از شخصیت های سیاسی، هیات های پارلمانی، کارشناسان سیاست خارجی و مقامات کشورهای مختلف عربی در این کنفرانس حضور یافتند مورد بحث قرار گرفت.
در همین راستا «جهانآرا» موضوع برنامه خود را به بررسی همایش دشمنان ایران به میزبانی منافقین اختصاص داد.
مرتضی باقری کارشناس فرهنگی و پژوهشگر سیاسی و سید یاسر جبرائیلی کارشناس مسائل سیاسی و روزنامهنگار میهمانان این برنامه بودند که به همراه وحید یامین پور بهعنوان مجری و کارشناس به ارائه نقطه نظرات خود در باره موضوع برنامه پرداختند.
همچنین ارتباط زنده تصویری با علی علیزاده روزنامهنگار و کارشناس مسائل سیاسی مقیم لندن نیز بخش دیگری از این قسمت جهانآرا بود.
در ابتدای این گفتوگو باقری با ذکر این مطلب که «با توجه به اسناد بهدست آمده، در طول بیش از 20 سال رژیم بعث عراق یک اتاق جنگی را ایجاد کرده بود و در آن با دوربینهای مخفی مذاکرات خودشان را در طول این سالها با اعضای مجاهدین خلق ثبت و ضبط میکرد» گفت: بعد از سقوط صدام که امریکا تمام زیرساختهای رژیم عراق را نابود کرد و اسناد را بهدست آورد این اسناد مهم بهدست جمهوری اسلامی افتاد که اگر بهدست امریکاییها افتاده بود قطعاً آنها خیلی بهتر میتوانستند در مسیر خودشان علیه این فرقه استفاده کنند.
وی ادامه داد: تا الان این فیلمها از نگاه این تشکیلات خط قرمز است، یعنی با گذشت حدود 13 سال که این فیلم توزیع شده است یک جمله راجع به این فیلم گفته نشده است که یکی از دلایل آن استقرار اینها در عراق قبل از شروع جنگ است که همه فکر میکنند بعد از شروع جنگ و رفتن رجوی به فرانسه و از فرانسه به عراق این مقطع شروع شده است، اما در این فیلمها داریم که اینها راجع به انتخابات مجلس شورای اسلامی 1358 در تهران که آقای حجازی نفر اول بود در عراق بحث میکنند.
این پژوهشگر سیاسی با اشاره به فعالیتهای تروریستی این گروه مانند «انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی» به فعالیتهای حین جنگ ایران و عراق هم اشاره کرد و تصریح کرد: رسماً اعلام کردند که با کارشکنیهایی که انجام دادند باعث شکست خوردن ایران در بعضی از عملیاتها مثل فکه شدند و اعتراف کردند در حالیکه رزمندگان ایرانی برای محفوظ ماندن جریان عملیات رمزی صحبت و عراقیها اصلاً نمیفهمیدند رزمندگان چه میگویند، منافقین از آن رمزگشایی کرده و اطلاعات را در دسترس افسران عالیرتبه عراقی قرار میدادند.
وی یکی دیگر از خیانتهای این گروه را گرادادن به خلبانهای عراقی قبل از بمباران مناطقی از ایران برشمرد و افزود: بعضی از فیلمهای بهدست آمده از جلسات اینها با رژیم بعث را چون خودم پیاده کردم، حدود 50 تا 100 بار گوش دادم تا امانتداری کنم، برای اینکه این یک بحث کاملاً تاریخی است و نمیشود با احساسات با آن برخورد کرد.
باقری با بیان اینکه در ابتدای جنگ ایران و عراق هر دینار عراقی 3 دلار بود اظهار داشت: وقتی رژیم بعث بودجه منافقین را پرداخت میکند، کل بودجه آنها که حدود چندصدهزار دینار عراقی بود در یک کیف سامسونت جا میشد، اما شرایط اقتصادی عراق بهجایی میرسد که یک دلار تبدیل به 2هزار دینار عراقی میشود، یعنی سقوط 6هزار برابری دینار عراق که نشان میدهد یک اتاق پول به اینها تحویل داده میشود. فیلم همه اینها ضبط شده است.
این پژوهشگر با اعلام این مطلب که منافقین با اصرار بعثیها مجاب به حمل موشک به خاک ایران و پرتاب آن به سمت شهرهای کشور شدند اضافه کرد: نزدیک به دو جلسه سه ساعته در باره نقشه ترور حضرت امام در جماران فیلم بهدست آمده که نشاندهنده اوج دشمنی منافقین با حضرت امام است که آن هم بهدلیل شناخت سریع ایشان از ماهیت انحرافی این فرقه است.
وی با تأکید بر این مطلب که «صدام حسین بیجهت بهکسی سهمیه نفت نمیداد» تصریح کرد: صدام به سازمان منافقین سهمیه نفت میداد. رئیس امنیت عراق در مذاکره با رجوی میگوید تو به من دستور بده، چون صدام به من دستور داده همانطور که از من محافظت میکنید از شخص آقای رجوی هم محافظت کنید! این اهمیت ناشی از این است که رجوی بین رژیم بعث جایگاه دارد و جزو مکانیزم ارتش عراق با کاربردی قویتر از داخل ایران شده است.
باقری یکی از کارهای عمده اعضای فرقه منافقین را مصاحبه با اسرای ایرانی و تخلیه اطلاعاتی آنها و در اختیار گذاشتن اطلاعات آنها در اختیار رژیم بعث دانست و افزود: تخلیه تلفنی از مسئولین نیز یکی دیگر از فعالیتهای خیانتبار منافقین است. مثلاً میگفتند شما از کجا میدانید که چهوقت قرار است فلان عملیات صورت بگیرد، عباس داوری و ابریشمچی اعلام میکنند که برخی از ائمه جمعه به جبههها رفتهاند و بهخاطر تقویت روحی ومعنوی رزمندگان ایران با آنها دیدار میکنند. ببینید اینها تا کجا دقت داشتند.
این پژوهشگر با تأیید این مطلب که فعالیتهای رجوی محدود به ایران نبوده و صدام علیه مردم کشور خود نیز از منافقین استفاده میکرد گفت: هم در سرکوب کردهای عراق و هم در انتفاضه بعد از حمله عراق به کویت و قیام مردم شیعهنشین عراق مثل کربلا، نجف و جنوب عراق، حضور سازمان مجاهدین خلق را در کنار ارتش عراق میبینیم.
در ادامه این برنامه جبرائیلی در پاسخ به این سئوال که «منافقین چه خدماتی به امریکاییها دادهاند که از لیست گروههای تروریستی خارج شدهاند» بیان کرد: سازمانی که در زمانی در لیست 13224 تروریستی امریکا بود، الان با سناتورهای امریکایی در قلب فرانسه جلسههای مشترک میگیرد و علیه جمهوری اسلامی و ملت ایران توطئه میکند. اگر منافقین در این لیست بودند نه میشد در فرانسه چنین بساطی بپا کنند و نه عربستان میتوانست اینگونه صریح حمایت کند و نه خود امریکاییها میتوانستند حمایت کنند.
وی با طرح این پرسش از امریکاییها که «چطور در زمانی اینها را در ردیف داعش و القاعده و طالبان معرفی کردید، ولی الان با آنها نشست برگزار میکنید» تصریح کرد: امریکا در زمانی بر ایران مسلط بود. جمهوری اسلامی، ایران را از چنگ اینها نجات داده و حالا بهدنبال راهی برای بازگشت و تسلط بر ایران هستند. معنای تسلط بر ایران هم روشن است، امریکاییها که آزادی یک قلم نفت را از کل ایران که در اسارت غرب بود توسط مصدق قبول نکردند و او را سرنگون کردند، چطور انتظار دارید آزادی کل ایران توسط جمهوری اسلامی تحمل کنند و برای سرنگونی نظام تلاش نکنند.
این روزنامهنگار با اشاره به اینکه پیوند منافقین، دشمنان خارجی و لیبرالها از سال 88 تا کنون ادامه داشته در بیان نحوه این گروهها توضیح داد: نحوه پیوند اینها مربوط به اتفاقات دهه 60 است. در زمانیکه آقای منتظری، منافقین و امریکا وجوه مختلف این ماجرا هستند و این مثلث بههم پیوند میخورد تا یک سازمان نفوذ در بیت آقای منتظری ایجاد میشود تا جمهوری اسلامی را زمین بزنند. امام هم به آقای منتظری هشدار میدهند که من نگران هستم که شما کشور را بهدست لیبرالها و بعد بهدست منافقین بسپرید.
این کارشناس مسائل سیاسی در بیان ویژگیهای شخصیتی منتظری با بیان اینکه وی مسائل اصلی و فرعی را از هم تفکیک نمیکرد به مثالی در همین زمینه اشاره کرد و گفت: وقتی از منتظری -بهعنوان کسی که میخواست بعد از امام زعامت مملکت را بهدست بگیرد- میخواستند خاطرهای از حضور در خیابان ایران بازگو کند گفت «خانهای که گرفته بودند خیلی کوچک بود و مردم از همان دری که وارد میشدند از همان در هم خارج میشدند، به آقای بهشتی میگفتم یک جای دیگری بگیرید، او هم میگفت همینجا خوب است، نهایتاً من رفتم یک جای دیگر گرفتم که مردم از یک دری میآمدند و از در دیگر خارج میشدند!»
جبرائیلی «عدم دخالت در امور» را یکی دیگر از تزهای منتظری میدانست و در این باره توضیح داد: آقای منتظری میگفت ما نباید در امور دخالت کنیم تا اشتباهات بهپای ما نوشته نشد یا در جای دیگر گفته بود من مجلس خبرگان قانون اساسی مدیریت بلد نبودم و سپردم که آقای بهشتی مجلس را اداره کند!
وی به تحلیل مهدی و هادی هاشمی از اعضای بیت منتظری اشاره کرد و اضافه کرد: این دو میگفتند که جمهوری اسلامی آینده ندارد و آینده در دستان مجاهدین خلق است و اینها از ظرفیت آقای منتظری که بحث آزادسازی زندانیان بود استفاده میکنند و یک روحانی بنام اِرَمی را آزاد میکنند که حبس ابد بود و او را در دفتر آقای منتظری مستقر میکنند که تبدیل به پل ارتباطی منتظری با منافقین میشود.
جبرائیلی «حمایت غرب»، «شخصیت آقای منتظری» و «نفوذ منافقین و لیبرالها در بین منتظری» را سه عامل مهم در شکلگیری پیوند دشمنان داخلی و خارجی دانست و تأکید کرد: اتفاقاتی که در سال 88 افتاد، نتیجه پیوند اینها در دهه 60 بود و توجه به این نکته ضروری است که اینها بهصورت ناگهانی بههم نرسیدند.
ارتباط تصویری با علیزاده خبرنگار مقیم لندن بخش دیگر برنامه شب گذشته جهانآرا بود.
علیزاده در ابتدای گفتوگوی در واکنش به بخشی از اظهارات جبرائیلی مبنی بر پیوند منتظری و منافقین ضمن بیان این مطلب که نفرت از منافقین فقط محدود به ایران نمیشود و حتی کشورهای منطقه را هم دربرمیگیرد تصریح کرد: ما اگر بخواهیم آقای منتظری را که فرزندش توسط منافقین به شهادت رسید به آنها وصل کنیم، منافقین و آقای منتظری را بد نمیکنیم، بلکه بعضی از حساسیتهای جامعه را در یک مورد خاص زیاد میکنیم. بنابراین اگر بخواهیم رفتار آقای منتظری را آگاهانه بدانیم بهنظر میرسد که درست نباشد و باید در ورود به این مباحث مراقبت کنیم.
وی در پاسخ به این سئوال که چطور میشود یک فرقهای مثل مجاهدین از لیست تروریستی آمریکا خارج میشوند با بیان اینکه «این گروه تنها گروهی است که مدعی تیرانداختن به روی هموطنان خود است» اذعان کرد: در زمانی غرب اینها را از لیست تروریستی خارج کرد که امکان حمله نظامی به ایران از طرف غرب بیشتر شد.
این کارشناس مسائل سیاسی با انتقاد از وضعیت دیپلماسی عمومی کشور در عدم برخورد قاطع با دولتهای غربی در زمینه منافقین اظهارداشت: این موضوع فقط مربوط به دولت کنونی نمیشود و همه وزرای خارجه ایران در این 20 سال کمکاری کردند.
علیزاده با مقایسه رفتار ایرانیان مقیم خارج و مردم امریکا این مثال را مطرح کرد که «اگر ایران اجازه حضور کسانی را که دستشان به خون کشتهشدگان حادثه 11 سپتامبر آلوده شده به کشور داده بود امریکاییها چه رفتاری با ما داشتند» ادامه داد: ایرانیان مقیم خارج عملاً باید ارتش دیپلماسی عمومی ما باشند که بهنظر میرسد موفق عمل نکردند و نتوانستند مانع فعالیتهای تروریستهایی بشوند که اقوام و انسانهای بیگناه زیادی را کشتند.
این روزنامهنگار در باره حضور منافقین در فتنه 88 گفت: بسیاری از طرفداران جناحین در ایران بصیرت و درک درستی از غرب ندارند. اگر اتفاقی در ایران میافتاد آن بخش از اپوزیسیون را که غرب قبول داشت و میتوانست با آن کار کند گروه مجاهدین خلق بود، چون قلادهای هستند در اختیار غرب.
وی با اشاره به رفتار واقعی دولتهای غربی در 15 سال گذشته در قبال عراق، افغانستان، یمن و سوریه هدف آنها را «کلنگی کردن منطقه» دانست و تصریح کرد: مسلماً چیزی که غرب در قبال ایران میخواهد، تبدیل ایران به سوریه است. اگر توجه کنید در سوریه هم با طرفهای مختلفی کار کرد، ولی طرف اصلی آنها گروهی بود که اسلحه داشته باشد و بتواند به بقیه شلیک کند.
علیزاده با تأکید بر این مطلب که نمیتوان در هر جنگی فقط یک سلاح مشترک استفاده کرد، «شناخت عمیق غرب»، «شناخت جناحهای مختلف قدرت درون غرب» و «شناخت نحوههای نفوذ و سلطهگری غرب» را اموری لازم دانست و ادامه داد: دلیل نمیشود ما به اوباما لبخند بزنیم و دلیل آن را این بدانیم که او خطری ندارد. نوع خطر او و راه دفاع ما هم متفاوت است.
در ادامه جبرائیلی در باره انتقاد علیزاده از اظهاراتش در باره ارتباط منتظری و منافقین توضیح داد: اظهارات من در باره این ارتباط مستند به اسناد فراوانی است. یکی از این اسناد نامه حضرت امام در ششم فروردین سال 68 است که امام خطاب به منتظری صریح میفرمایند: «شما در اکثر موضعگیریها نشان دادید که لیبرالها و منافقیت باید در کشور حکومت کنند. سعی کنید افراد بیت خود را عوض کنید تا سهم مبارک امام بر حلقوم منافقین و گروه مهدی هاشمی و لیبرالها نریزد.»
وی با بیان اینکه نسل سوم و چهارم باید با این واقعیتهای تاریخی آشنا شوند تا ناگهان با پدیدهای تار از منافقین که صرفاً آدمهایی را کشتند روبهرو نشوند خاطرنشان کرد: جایگاه منافقین باید در حیات سیاسی جمهوری اسلامی ایران بررسی و نقشی را که ایفا میکند دیده شود.
این کارشناس مسائل سیاسی با بیان این مطلب که جریان لیبرال دوست دارد که منافقین را در خلأ ببیند و البته در حال حاضر چیزی از منافقین نمانده است اظهار داشت: این صحیح است که منافقین تبدیل به یک جریان از همپاشیده شده است، ولی الان در پازلی بازی میکند که جان بولتون در کنفرانس اخیر منافقین به آن اشاره کرد.
جبرائیلی با تأکید بر این مطلب که باید در برخورد با منافقین به عرصه موضوع توجه کرد گفت: عرصه این هست که ما الان در مسیر تصویب تحریم جدید امریکا بنام سیدا هستیم که هدف آن تضعیف قدرت دفاعی ایران است. از طرف دیگر جریانی در داخل دیده میشود که به موشک، بودجه دفاعی و سپاه حمله میکند و از سوی دیگر عربستان و امریکا و فرانسه با منافقینی پیوند خورند که کارشان ایجاد ناامنی و آشوب در کشور است. در عملیات تروریستی اخیر تهران نیز پیوند منافقین با عربستان بهخوبی دیده میشود.
وی ادامه داد: این صحنه به ما میگوید که نباید منافقین را در خلأ دید. این بخشی از پروژه بزرگ علیه جمهوری اسلامی است و در همین باره اشاره میکنم به بیانات رهبر انقلاب که گفتند هدف کوتاهمدت دشمنان ناامن سازی ایران است.
وی در توضیح اظهارات خود در باره منافقین و اصلاحطلبان بیان داشت: اصلاحطلبان و منافقین یکی نیستند، ولی لیبرالها و منافقین هدف مشترک دارند و البته لزوماً همه اصلاحطلبان هم لیبرال نیستند و این هدف مشترک حذف اسلام سیاسی از عرصهای است که حضرت امام و مردم ایران برای آن انقلاب کردند. نه لیبرالها و نه منافقین جمهوری اسلامی را نمیخواند و در بعضی تاکتیکها هم مشترک هستند.
علیزاده نیز درخصوص نقش سعودی در دشمنی با جمهوری اسلامی و پیمان آن با منافقین گفت: ترامپ بهدنبال دوشیدن سعودی است، نه اینکه همپیمان او شود. ترامپ فهمیده امریکا در منطقه شکست خورده و پیادهکردن یک سرباز در منطقه برای امریکا خواب و خیال خواهد بود. برای سعودی هم مسئله مرگ و زندگی رخ داده است، چون با بحرانهایی که در داخل دربار، بخشهای شیعهنشین و همچنین بحران خودساختهای که با مردم یمن دارد باید منتظر فروپاشی باشد و بههمین خاطر تمام توان خود را برای مبارزه با ایران گذاشته است.
این روزنامهنگار با مقایسه متحدان ایران و عربستان ابراز داشت: توان عربستان با ایران مثل توان داعش با حزبالله است. حزبالله حتی در بین آزادیخواهها غربی هم نفوذ دارد، اما عربستان طالبان و القاعده را داشت و الان داعش را دارد که بلای جان خودش هم میشود. بههمین دلیل الان یک فرصت تاریخی برای ایران است. فرصتی که جلودارترین دشمنش حکومتی دارد که مردم غرب آمادگی کامل دارند که از آن منزجر باشند.
وی لزوم داشتن یک دیپلماسی عمومی صحیح را امری اجتنابپذیر دانست و تصریح کرد: اگر شهروندان ایرانی که مدیون ایران هستند، بهدرستی وظایف خود را انجام دهند، هم مجاهدین خلق و هم سعودی باید در غرب هم منزوی باشند. ما که زمانی دچار صادرات انقلاب بودیم، نباید بترسیم و باید در غرب هم نفوذ کنیم.
علیزاده در باره نقش انگلستان در دشمنی علیه ایران با بیان اینکه دولت انگلستان بهویژه بعد از برگزیت که شوک بزرگی برای آنها بود خود را به عربستان نزدیک کرد افزود: بزرگترین خریدار تسلیحات انگلستان، کشور عربستان است که در موضوع فروش اسلحه به این کشور حتی قوه قضائیه مستقل انگلستان هم نتوانست دولت این کشور را محکوم کند. در نتیجه نزدیکشدن بریتانیا به عربستان اصلاً چیز عجیبی نیست. ترزا می هم گفته بود که ما در شرایط کنونی اقتصادی استطاعت جدایی از عربستان را نداریم.
وی در پایان ضمن بیان این نکته که فضای موجود، فضای پرفرصتی برای اثبات حقانیت ایران و متحدانش است ابراز امیدواری کرد: در فضای کنونی جهان باید اختلافات را کنار بگذاریم و اجازه ندهیم تضادهای ما به اختلاف بکشد و روی نقاط اشتراک بخصوص بر سر استقلال و جنگیدن با دشمن خارجی فعالیت کنیم.